رضوان

السلام علی المهدی الذی وعدالله به الامم
  • خانه 

در کیفیت ولادت با سعادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام...

21 فروردین 1396 توسط رضوان بدخشان

? در کیفیت ولادت با سعادت حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام…
? ﺭﻭﺯﻯ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺎ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻗﻌﻨﺐ ﻭ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﻭ ﺟﻤﺎﻋﺘﻰ ﺍﺯ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺑﻨﻰ ﺍﻟﻌﺰّﻯ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻧﺎﮔﺎﻩ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﺍﺳﺪ ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻧُﻪ ﻣﺎﻩ ﺁﺑﺴﺘﻦ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭﺩ ﺯﺍﺋﻴﺪﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ.
? ﭘﺲ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﻓﻜﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭا! ﻣﻦ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﻯ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺘﺎﺑﻰ ﻛﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﮔﺮﺩﺍﻧﻴﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻡ ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎﻯ ﺟﺪّﻡ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﺧﻠﻴﻞ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﺑﻨﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺁﻥ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﻨﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﻯ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﻜﻢ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺳﺨﻦ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺧﻮﺩ ﻣﻮﻧﺲ ﻣﻦ ﮔﺮﺩﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻳﻘﻴﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺁﻳﺎﺕ ﺟﻠﺎﻝ ﻭ ﻋﻈﻤﺖ ﺗﻮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺳﺎﻥ ﻛﻨﻰ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭﻟﺎﺩﺕ ﻣﺮﺍ.
? ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﻳﺰﻳﺪ ﺑﻦ ﻗﻌﻨﺐ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﻮﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎ ﻓﺎﺭﻍ ﺷﺪ ﺩﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭِ ﻋﻘﺐ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺧﻨﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪ…

?? منبع 

        منتهی الآمال ، باب سوم

 نظر دهید »

اميرالمومنين عليه السلام واحياى کشته

21 فروردین 1396 توسط رضوان بدخشان

از میثم تمار روایت شده که روزی امیرالمؤمنین با جمعی از یاران خود و یاران خاص حضرت خاتم الانبیاء در مسجد کوفه تشریف داشتند که ناگهان مردی بلند قامت با قبای خزی در بر و عمامه زردی بر سر و دو شمشیر بر کمر وارد مسجد شد. مردم از او سؤال کردند که چه کسی هستی؟ جواب داد که من از جانب شصت هزار مرد که آنها را عقیمه می گویند و دنبال خودشان میتی دارند که مدتی است مرده است آمده ام و اکنون وارد مسجد می شوند، پس اگر او را زنده کردی برای ما ثابت می شود حجت خدا هستی وگرنه خلافتت حق نمی باشد.

حضرت علی(ع) یک جواب اجمالی دادند لکن آن مرد به آن جواب قانع نشد و طالب حیات آن مقتول شد حضرت علی(ع) حمد و ثنای خداوند را به جای آورد و صلوات بر پیامبر فرستاد و فرمود: بدان که گاو بنی اسرائیل نزد خداوند بهتر از من نبود که یک جزء او را بر بدن مرده مالیدند و صلوات بر محمد و آل محمد فرستادند زنده شد، پس ای مرد بعضی از اجزای مرا به بدن میت بزن تا زنده شود زیرا که یک جزء بدن من از تمام گاو بنی اسرائیل بهتر است در این حالت میت را به پای مبارک آن حضرت مالیدند و یا این که پای مبارک را به او زد و فرمود: ای مدرکة بن حنظله به اذن خداوند بلند شو همانا خدای متعال او را با دست علی بن ابی طالب زنده گردانید، ناگهان آن جوان در حالی که صورتش از آفتاب و ماه روشن تر بود برخاست و عرض کرد: لبیک لبیک ای حجت خدا بر جن و انس و آن مرد برای همیشه در رکاب امیرالمؤمنین علی(ع) بود تا در غزوه صفین به درجه رفیع شهادت رسید
?? منبع 

لمعات الانوار، ص ۱۸۸

 نظر دهید »

ولايت خداوند

21 فروردین 1396 توسط رضوان بدخشان

? ولايت خداوند

 

عماربن ‏یاسر به نقل از پیامبر صلی الله علیه وآله گوید:

اوصی من آمن بی وصدقنی بولایة علی بن ابی طالب فمن تولاه فقد تولانی ومن تولانی فقد تولی الله ومن…
رســول خدا صلی الله علیه وآله فرمود:

 به من ایمان بیاور و ولایــت علی‏بن ابی طالب علیه السلام را تصدیق کن پس هرکس ولایت او را بپذیرد پس ولایت مرا پذیرفته و هرکه ولایت مرا پذیرفته باشد پس ولایت خداوند را پذیرفته است و هرکس او را دوست بدارد پس مرا دوست داشته و هرکس مرا دوســت بدارد خدا را دوست داشته و هرکس امیر المومنین را دشمن بدارد مرا دشمن داشته و هرکه مرا دشمن بدارد دشمن خداست.
?? منبع 

کنزالعمال جلد ۶صفحه ۲۵۷

 نظر دهید »

حکايات آموزنده

21 فروردین 1396 توسط رضوان بدخشان

روایت نموده اند که  روزی امام علی علیه السلام با جمعی از یاران خود از کنار خرابه ای می گذشتند ناگهان مردی در حالی که کاردی در دست داشت و دست های او آغشته به خون بود از خرابه بیرون آمد
همراهان امام آن مرد را دستگیر نمودند و وقتی به خرابه رفتند با جسد مردی به تازگی کشته شده بود، رو به رو شدند.
 یاران امام به حضرت عرض کردند : 

یا امیر المؤمنین! این مرد قاتل است و باید قصاص شود. 
امام از مرد پرسید : در این باره چه می گویی ؟ چه کسی او را کشته است؟ 
مرد گفت : یا امیر المؤمنین! من او را کشتم. 
حضرت فرمود : چرا او را کشتی؟
 مرد در حالی که این پا و آن پا می کرد گفت : به علت کار خلافی که انجام داده بود. 
حضرت دستور داد که مقدمات قصاص قاتل فراهم شود.
همین که قاتل را برای قصاص می بردند، ناگهان مردی شتابان آمد و در دست و پای جلاد افتاد و گفت :
او را نکشید. او قاتل نیست. من قاتل آن مرد هستم و باید مرا قصاص کنید، نه او را. 
مردم آن مرد را پیش علی علیه السلام بردند. او نیز در حضور حضرت، اقرار کرد که خودش آن مرد را کشته است. 
حضرت ، مرد اول را که قرار بود قصاص شود به حضور طلبید و از او پرسید :
تو که قاتل نبودی ، چرا اقرار به قتل کردی؟ 
مرد گفت : یا امیر المؤمنین!
من در حالی از خرابه بیرون آمدم که کاردی در دست داشته و دستهایم آغشته به خون بود و اگر می خواستم انکار کنم، هیچ کس از من قبول نمی کرد.
سپس عین ماجرا را توضیح داد و گفت : من در حال ذبح گوسفندی در خانه ام بودم ناگهان صدای ناله و در خواست کمک شنیدم با همان کاردی که گوسفند را ذبح کرده بودم و با دست های خون آلود، به کمک او رفتم که قاتل با دیدن من فرار کرد و با همان حال از خرابه بیرون آمدم و با آن نشانه ها ، دیگر هیچ کس حرف مرا قبول و باور نمی کرد. و من برای این که مورد ضرب و شتم مردم قرار نگیرم مجبور به اقرار شدم. 
امام علی علیه السلام پس از شنیدن این ماجرا، به یاران خود رو کرد و فرمود :
حکم این مسأله چیست؟ 
یاران امام عرض کردند : نفر اول را آزاد کنید و دومی را قصاص نمایید.
امام علیه السلام فرمود : این حکم بر خلاف حقیقت است. 
آنگاه به آن فرمود : این دو نفر را به نزد فرزندم حسن علیه السلام ببرید و حکم مسأله را از او بپرسید.
 یاران حضرت آن دو را به نزد امام حسن علیه السلام برده و ماجرا را برای حضرتش نقل نمودند. 
امام حسن علیه السلام فرمود :
به امیر المؤمنین علیه السلام بگویید که اگر این مرد دوم ( قاتل واقعی) کسی را کشته، در عوض کسی دیگر (مرد اول) را احیا نموده و از مرگ رهایی بخشیده است
و خداوند می فرماید 

و من احیاها فکانما احیا الناس جمیعا مائده ۳۲
 مقرر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان ها را کشته و هر کس، انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است. 
بنابراین نباید مرد دوم را قصاص نمود.
توضیح : اکثر فقها حکم فوق را پذیرفته و بدان فتوی داده اند به شرط آن که آن دو فرد با یکدیگر همدستی و تبانی (ساخت و پاخت) نکرده باشند. 
 یاران امام علی علیه السلام جریان قضاوت امام حسن علیه السلام را به اطلاع حضرت علی علیه السلام رسانیدند.
امام علی علیه السَّلام پس از شنیدن پاسخ فرزندش امام حسن علیه السلام ، به عنوان تأیید و تنفیذ حکم صادره این آیه را تلاوت فرمود :
 ذریه بعضها من بعض(آل عمران/ 34،)
 آنها فرزندان (و دودمانی) بودند که از نظر پاکی و تقوا و فضیلت همانند یکدیگر بودند.
 آنگاه حضرت دستور آزادی آن دو نفر را صادر فرمود و مقرر فرمود تا دیه مقتول را از بیت المال پرداخت کنند.
? ماهنامه بشارت سال چهارم، شماره 22 صفحه 47 46 به نقل از: وسایل الشیعه 19/ 107

کتاب القصاص، ابواب دعوی القتل و ما یثبت به ح 1 تفسیر گازر 2/ 359

جواهر الکلام 42/ ۲۰۷ ۲۹۶ 

نویسنده : محمد حسین محمدی

 نظر دهید »

ویژگی‌های امیرالمومنین علیه‌السلام در روز قیامت

21 فروردین 1396 توسط رضوان بدخشان

????????????

 ویژگی‌های امیرالمومنین علیه‌السلام در روز قیامت
????????????

سعدبن ابی‌وقاص می‌گوید روز جمعه‌ای با رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌ وآله نماز صبح را به جماعت خواندیم. آن گاه پیامبر رو به ما کرد و بر خداوند متعال درود فرستاد و فرمود: 

«روز قیامت من می‌آیم درحالی که علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام پیش روی من است و به دستش لوای حمد دارد. لوای حمد دو تکه است، تکه‌ای از سُندس (حریر و دیبا) و تکه‌ای از استبرق (حریر زربفت)».
در این هنگام مردی بادیه‌نشین با شتاب به طرف رسول‌خدا رفت و گفت :درباره علی بن ابی‌طالب چه می‌گویی، چراکه درباره او اختلاف فراوانی وجود دارد!!
رسول‌خدا لبخندی زد و فرمود: «ای اعرابی، چرا درباره علی اختلاف فراوانی وجود دارد؟ علی رابطه‌اش با من مانند سرم برای بدنم است و مانند دکمه برای لباسم». (حضرت می‌خواهد بیان کند همان‌گونه که بدن بدون سر حیاتی ندارد و لباس بدون دکمه کاربردی ندارد، پیامبر منهای علی برای هیچ‌کس فایده ندارد؛ باید در کنار رسول‌خدا، علی را پذیرفت و به او مؤمن بود).
آن عرب بادیه‌نشین با خشم به پیامبر گفت: ای محمد! من نیرو و قدرتم از علی بیشتر است. آیا علی می‌تواند لوای حمد را حمل کند؟!
پیامبر فرمود: «آرام بگیر، اعرابی! همانا خداوند روز قیامت به علی ویژگی‌های گوناگونی عنایت می‌کند: به او زیبایی یوسف می‌دهد و زهد یحیی و صبر ایوب و بخشش آدم و نیروی جبرئیل. لوای حمد به دست اوست، همه مردم در زیر این لواء هستند و گرداگرد او را امامان و تلاوت کنندگان قرآن و اذان‌گویان گرفته‌اند. و آن‌ها کسانی هستند که در قبرها به بدن‌هایشان کرم نمی‌افتد» .
?? منبع 

         بحارالانوار  ج۳۹  ص۲۱۶ ح ۸

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 56
  • 57
  • 58
  • ...
  • 59
  • ...
  • 60
  • 61
  • 62
  • ...
  • 63
  • ...
  • 64
  • 65
  • 66
  • ...
  • 97
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

رضوان

جستجو

موضوعات

  • همه
  • احادیث
  • اخلاق وعرفان
  • بدون موضوع
  • تاریخ اسلام
  • تجزیه وترکیب متون عربی
  • مهدویت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس